... لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ
چنان لبخند زد در اولین دیدارِ بابایش
که شد جبریل از عرش برین محو تماشایش
کسی را که شود ممسوس حق، باید علی نامید
علی جانم فدای او و اسم با مسمایش
چه تصویری، تصور کن به روی دست، ثارالله...
علیِ اکبر خود را نشان داده به سقایش
قسم بر طور سینا و قسم بر تین و بر زیتون
مراد از أحسنِ تقویم باشد روی زیبایش
شبیه مصطفی خَلقش، شبیه مصطفی خُلقش
شبیه مصطفی حتی کلام و نطق و آوایش
همه یاد نبی افتاده، باور کن که حق دارند
امینِ وحیِ حق، هم خوانده او را گاه طاهایش
یقین دارم که جان داده اذانش بر دل عیسی
که تکبیر علی اکبر نمود او را مسیحایش
اگر انگور می خواهد علی، حق می کند نازل
جناب شاهزاده، میوه ی جنت گوارایش
بدان بانوی پر فضل و اصیلی مادر او بود
بخوان این جلوه از انوار را فرزند لیلایش
تمام عمر دست و پای بابا را علی بوسید
که روزی تا ابد سر را گذارد زیر پاهایش
چنین آرامش قلب و چنین فرزند رعنا را
چرا باید پدر روزی ببیند ارباً اربایش؟!
کفن نه که فقط سطح کسای اهل بیت وحی
شرف دارد برای پهن گشتن زیر اعضایش
فَدَینا آیه ی ذبح حسین و بچه های اوست
سرم نذر علی اکبر، به قربان فَدَینایش
محمد جواد شیرازی