سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۹۹ مطلب با موضوع «ب/ تقسیم بر اساس تقویم قمری :: 9- رمضان :: مناجات عام» ثبت شده است

رفته ام تا پرتگاه اما خدا نگذاشته
لطف او هرگز مرا بر خویش وا نگذاشته

دوست دارم عادت او را که بنده پروری است
فرقی اصلا بین دارا و گدا نگذاشته

کارِ این صاحب‌کرم همواره دارد حکمتی
بنده ای را بی جهت در تنگنا نگذاشته

شد مقرب هر کس که بعد از توبه اش
عهد خود را با خدایش زیر پا نگذاشته

نیمه شب ها بی قراریم و برای عاشقان
خواب راحت، دوری از کرب و بلا نگذاشته

سربلند عالم است آن کس که وقت بندگی
سر به جز بر تربت خون خدا نگذاشته

کِشتی این روضه ها امن است و ظلمت بارها
خواست غرقم سازد اما ناخدا نگذاشته

او که باب رحمت و باب نجات امت است
بین سختی ها مرا هرگز رها نگذاشته

دوستان رفتند از دورم، فقط مانده حسین
باز هم تنها مرا آن باوفا نگذاشته

روضه ی لب های خشک و تشنه اش در کربلا
روزِ خوش اصلا بر اهل کبریا نگذاشته

مادرش اینجاست برگردان سخن را روضه خوان
خنجرش را شمر اصلا بر قفا نگذاشته

پیکرش حتما کفن شد، آن تن صدپاره را...
حضرت سجاد، بین بوریا نگذاشته

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۳ ، ۰۳:۳۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۶ ماه رمضان ۱۴۰۳

خوان جود و رحمتش را میزبان انداخته
سفره را از بی کران تا بی کران انداخته

دعوتم در میهمانی لیک دستم بسته است
نفسِ بد بر دور دستم ریسمان انداخته

شرح من شرح کسی باشد که از نادانی اش
توبه اش را پشت گوشش هر زمان انداخته

با که گویم از خطایم هیچ کس بویی نبرد
بس که پرده بر گناهم، غیب دان انداخته

مِنُ و مِن کردن، نشان از بازگشت کودک است
این زبانم را خجالت از بیان انداخته

شرمِ از حق جای خود اما بغل وا کردنش
شوق توبه در دل پیر و جوان انداخته

شب نشینان، شادمان باشید چون شاه نجف
کیسه بر دوشش به عشق سائلان انداخته

ساقی من آن یداللّهی است که بر مرقدش
دستِ زهرا، طرح انگور از جنان انداخته

کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ، باقی است مولانا علی
سر به سجده محضرش هفت آسمان انداخته

تا ابد پرسه فقط دور سرایش می زنم
بس که بی منت برایم استخوان انداخته

یاد عشاق امیرالمؤمنین، وقت سحر
دانه ی تسبیح را صاحب زمان انداخته

سفره ی افطار شد پهن و لب خشک حسین
از غذا خوردن مرا وقت اذان انداخته

صوت تسبیحش چه شد دیگر نمی آید به گوش؟!
از صدا آخر گلویش را سنان انداخته

خواهرش بی تاب شد تا دید بر انگشترش
وقت غارت، گوشه چشمی ساربان انداخته

چوب دستِ بی حیا بر جای لب های نبی
آن قدر کوبید، رد خیزران انداخته

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۳ ، ۰۱:۲۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۲ ماه رمضان ۱۴۰۳

مولایَ یا مولای، سرتاپا گناهم
عذری ندارم، شرمسارم، روسیاهم

مولایَ یا مولای، بیرونم مینداز
چیزی نمی خواهم، گدای یک نگاهم

قلبم به ذکرت زنده می ماند حبیبم
ای منتهای حاجتم، ای تکیه گاهم

تا پای من لغزید، دستم را گرفتی
از کودکی دادی نجات از پرتگاهم

قدری مصیبت، های و هویم را در آورد
غافل ازین بودم که هستی خیرخواهم

مولایَ یا مولای، با قبرم چه سازم؟!
دلواپسِ تاریکی آن جایگاهم

از مادریِ فاطمه بالانشینم
بیرون کشیده بارها از قعر چاهم

شاهم فقط مولا علی باشد ولاغیر
دور از ضلالت با علی در شاهراهم

مولایَ یا مولای، از هجرش خرابم
دلتنگِ ایوان طلا و صحن شاهم

یاد وداع آخرش با بچه هایش
در پشت درب خانه اش افتاده راهم

مولایَ یا مولای، کوفه بی علی شد
چون پیر مرد کوفه غرق اشک و آهم

پشتم شکسته گرچه، شکرش باز باقی است
بین کفن پیچیده شد پشت و پناهم

کوفه کفن هم داشت پس! ماندم که از چه
بهر حسینش بوریایی شد فراهم؟!

بیچاره ام کرده غمش، گریان برای...
آن جسم گرمادیده بین قتلگاهم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۲۳:۲۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۱۴ ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمود کریمی_ ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳

عبد ضعیف، تابِ قهر و تشر ندارد
جز آستانِ ربّش، جایی دگر ندارد

بنده رسیده اما با کوله بار خالی
نزد رئوس الأشهاد، جز چشم تر ندارد

بیچاره تر کسی از این تحبسُ الدعا نیست
درد است که دعایم دیگر اثر ندارد

لطفی مرا کشانده بر آستان توبه
این لطف از کجا بود؟! روحم خبر ندارد

حُسن توکلم بر دست دعای زهراست
گرچه محبی از من آلوده تر ندارد

خیر و صلاح طفلِ خورده زمینِ خود را
هرگز شبیه مادر، کس در نظر ندارد

شب زنده دار بودن، کار علی و زهراست
جز اقتدا به عشقش، عاشق هنر ندارد

آقایی علی را هر سائلی چشیده
او از گناهکاران هم چشم برندارد

مستیِ ناب، از چیست؟ انگور مرقد او
حتی درخت فردوس، چون آن ثمر ندارد

راه نجات یعنی کرب و بلا، زیارت
قلبم جز آن حوالی شوق سفر ندارد

فیض سحر تماما از گریه بر حسین است
بی فیضِ ذکر روضه، فیضی سحر ندارد

زهرا رسیده نزد جسم حسینش اما
جسم عزیز زهرا، ای وای سر ندارد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۰۳ ، ۰۴:۳۵
عبدالرقیه

آمدم ای خدای بخشنده
با دلی از گناه، آکنده
کرده غفلت مرا سرافکنده
شده ام بر درت پناهنده

ای که خیرت همیشه شد نازل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

گرچه آلوده است دامانم
از گناهان خود پشیمانم
حق من، آتش است می دانم
یا سریعَ الرضا نسوزانم

گرچه یک عمر بوده ام غافل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

خواب بودم، مرا صدا کردی
به رویم باب توبه وا کردی
از بدی ها مرا جدا کردی
با مناجاتت آشنا کردی

ملجأ آخرینِ هر سائل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

همه ی عمر، تا دم مردن
دلبرم حیدر است منحصراً
ای خدا قدرِ یک سر سوزن
حب او را مگیر از دل من

عمر، بی حب اوست بی حاصل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

قلبِ بی حبِ مرتضی، سنگ است
صَدَقَ اللهِ بی علی، ننگ است
بی ولایش کمیت ها، لنگ است
من نجف لازمم، دلم تنگ است

برسانم دگر بر آن منزل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

خیر و الطافِ بی حدش عشق است
آستانِ زبانزدش عشق است
تابش نور گنبدش عشق است
طرح انگور مرقدش عشق است

به علی، چاره سازِ هر مشکل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

من خرابم ولی خرابِ حسین
ذره ام ذیل آفتاب حسین
مستم از لطف بی حساب حسین
پس مرانم ز پشت باب حسین

نیستم گرچه بر غمش قابل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

شاهراه وصالِ من، عباس
ماه نیکو جمالِ من، عباس
أحسن الحالِ حالِ من، عباس
ذکر تحویل سالِ من، عباس

به لب تشنه ی ابوفاضل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

آه از آن لحظه که پریشان شد
ماند بی دست و سخت حیران شد
مشک او را زدند، گریان شد
شرمسار از حسین و طفلان شد

حقِ آهی که او کشید از دل
رحم کن ای خدا بر این جاهل

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۰۲ ، ۲۲:۵۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۶ ماه رمضان ۱۴۰۳

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

حمد شایسته ی ربّی است که نامحدود است
او که هر جا که بر آن می نگری موجود است

گرچه دیر آمدم و عمر هدر شد اما
بخشش صاحب این خانه، همیشه زود است

آخر کبر، تباهی است، گواهش این بس
پشه ای قاتل خودکامگیِ نمرود است

دل اگر نشکند و اشک مهیا نشود
توبه و ذکر و دعا بی ثمر و بی سود است

آخر سال، همه خانه تکانی کردند
دل من مانده که بدجور غبارآلود است

برسانید مرا زود به ایوان نجف
طفلِ آواره کنار پدرش خشنود است

بارها با مددش پا شدم از روی زمین
در همه زندگی ام لطف علی مشهود است

کاش تا هست زمان، کرب و بلایی بشوم
که اجل پشت سرم هست و زمان محدود است

روزه و ذکر و مناجات بهانه است رفیق
گریه بر تشنه لبِ کرب و بلا مقصود است

دید زینب بدن زخمی و بی جان حسین...
ته گودالِ بلا، بین سنان مفقود است

تشنه لب رفت به گودال و یقین دارم که
خونِ جاری ز تنش بر عطشش افزوده است

گیسویش هست معطر به شمیم مادر
شمر بس کن، مبر آخر سوی آن گیسو دست

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۰۲ ، ۰۴:۵۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، فاطمیه دوم ۱۴۰۲

الا که در همه جا حاضر و هویدایی
چه خوانمت که ز توصیف من مبرایی

اگرچه دیر به درگاهت آمدم اما
به سوی بنده ی شرمنده، زود می آیی

چقدر وقت معاصی شتاب کردم و تو...
به حلم و مرحمتت کرده ای شکیبایی

قرار بود مقرب شوم به درگاهت
ولی حجاب شد این پرده های دنیایی

دلم هوای نجف کرده یا ولی الله
هوای نیمه شبِ آن دیار رؤیایی

حلال کن که ندیدی به نامه ام خیری
نداشتم بجز اشک دو دیده، دارایی

خدا کند که همین اشک های ناقابل
به قلب غرق به خونت دهد تسلایی

به زیر چوبه ی تابوتِ نیمه ی جانش
علی است مات و زمینگیرِ داغ عظمایی

"به عزت و شرف لا اله الا الله"
شده است نغمه و صوتِ غریب مولایی

به زیر چوبه به خود گفت: مردم نامرد...
گرفته اید ز بیت علی چه زهرایی

تمام بستر و دیوار و دسته ی دستاس
تمام زندگی ما شده گل آرایی

دری که سوخته با یک اشاره می افتاد
نداشت هیچ نیازی به ضربه ی پایی

چه زود شد سحر و رفت لیلة القدرم
کنار این همه غم مانده ام به تنهایی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۲ ، ۰۶:۳۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، فاطمیه ۱۴۰۲، حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

طوری حجاب روی جرمم خدا کشیده
گویی که اصلا از من معصیتی ندیده

رویی برای برگشت، بر درگهش ندارم
از این همه خجالت، رنگ از رخم پریده

نه یاد مرگ بودم، نه فکر تنگی قبر
پس کِی به خود می آیم عمرم که سر رسیده

وقت گناه اصلا از او حیا نکردم
وای از فریب نفس و از سستیِ عقیده

خواهم امان ز روزی که دیده ها ببینند
ظالم به آه حسرت، دستان خود گزیده

بار خرابم اما در کیسه ی کریمم
ما را سوا نکرده، زهرا خودش خریده

از کودکی به لطف دامان پاک مادر
قلبم به حب حیدر، در سینه ام تپیده

پایان ندارد اصلا بی تابی از فراقش
هر کس که از شراب صحن علی چشیده

باید بمیرم از غم، بودند بین یثرب
هم مرتضی وحید و هم فاطمه وحیده

گویای لطف زهرا، آن محور وجود است
اشکی که در عزایش بر گونه ام چکیده

می رفت سوی مسجد حق را اقامه دارد
می رفت محکم اما با قامت خمیده

گفتند با تمسخر، صدیقه شاهدت کو؟!
آزرده شد ازین حرف صدیقه ی شهیده

ناگاه بین صحبت، شد منقطع کلامش
انداختش به زحمت، پهلوی ضرب دیده

یک روز هم می آید پیش تن حسینش
بر روی نی ببیند زهرا سرِ بریده

پایان ظلم دنیا روز ظهور مهدی است
این شب ادامه دارد تا سر زند سپیده

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۰۲ ، ۰۹:۵۵
عبدالرقیه

ثواب شعر تقدیم به روح مطهر شهید مدافع حرم نوید صفری

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری
باورم نیست ولی آبرویم را ببری

قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش
چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری

هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند
بازگشتم به سرایت، به امید نظری

ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان
اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری

جز در فیض علی را نکنم دَق الباب
همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری

اشک هایم همه از دوری صحن نجف است
کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری

تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا
کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری

آرزویم همه این است شوم نذر حسین
سر دهم پای غمش مثل نوید صفری

کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا
تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری

جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما...
فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری

همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر
رفت سوی بدنش با غضب بیشتری

رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت
پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۲ ، ۱۰:۳۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

همین که خواندمت یارب مرا فورا بغل کردی
تمام غصه هایم را به لطف خویش حل کردی

تو گفتی یک قدم بازا، می آیم ده قدم سویت
نه من خود آمدم اما تو بر قولت عمل کردی

نخوانده نامه ام را تا زدی یعنی فقط برگرد
چه گویم که بدی دیدی و بر خوبی بدل کردی

فدایت که مرا در خواب جهل و غفلتم دیدی
ولی بیدارم از این خواب ها قبل از اجل کردی

به حبل الله اعظم، بر علی دادی عنانم را
چنین ایمن مرا از هر کجی و هر دغل کردی

چنان دلبسته ام کردی به ایوانِ طلایش که
خلاصم از غم دنیا و از طول امل کردی

قَدیم المَنِّ وَ الاحسان، فدای قِدمت لطفت
مرا مجنون ثارالله از صبح ازل کردی

فدایت که میان روضه خانه منزلم دادی
دگر آسوده ام از بزم های مبتذل کردی

فقط گریه به غم های حسین است آبروی من
ندارم غیر از این گریه پس انداز و عملکردی

به زینب گفت با گریه: عزیزم بردباری کن
زمانی که نظر بر قتلگاه از روی تل کردی

بدان که مهر تو در عضو عضو پیکرم باشد
همان دم که ته مقتل، مرا بی سر بغل کردی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۲ ، ۱۱:۲۹
عبدالرقیه

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۶ ماه رمضان ۱۴۰۲

اوقات رسیدن به خدا، زود گذشتند
شب های مناجات و دعا زود گذشتند

من دیر رسیدم درِ این میکده اما
از جرم من بی سر و پا زود گذشتند

"اوقات خوش آن بود که با دوست سپر شد"
اوقات خوش ما، رفقا زود گذشتند؟!

از شر بساطی که شود ختم به عصیان
با یاد خدا، اهل حیا زود گذشتند

تا اینکه خجالت نکشد بعد کرامت
از پیش گدا، اهل سخا زود گذشتند

حق می گذرد زود از آن طایفه ای که
در مسند قدرت ز خطا زود گذشتند

پلکی نزده، عمر شتابان سپری شد
چون باد، دو روز گذرا زود گذشتند

آن زمره ی خوش نام که حداثِ حسینند
از زینت این دار فنا زود گذشتند

در راه رسیدن به حسین و به حریمش
از جان و تن خود، شهدا زود گذشتند

از معصیتی که نگذشتند کریمان
در صحن گوهرشاد رضا زود گذشتند

هر شب منم و خاطره ی صحن گوهرشاد
کِی از دلم این خاطره ها زود گذشتند؟

کس قدر ندانست مقامات رضا را
از شأن عظیمش به خدا زود گذشتند

نساب کجا و نسب پاک امامان؟!
اصحاب ازین داغ چرا زود گذشتند؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۲ ، ۰۴:۰۴
عبدالرقیه

علاج من شده گریانی و تباکی نیست
حلال کن اگر این چشم، چشم پاکی نیست

بهای عمر گران را به معصیت دادم
که گفته وضعیتم، وضع دردناکی نیست؟

میان خویشتن و صالحین درگاهت...
هر آنچه می نگرم، وجه اشتراکی نیست

فقط تو با غضبت بنده را نگاه مکن
وگرنه از غضب و خشمِ غیر، باکی نیست

ببین نیاز مرا... یا کریم کاری کن
مگر که اشک گدا از نیاز، حاکی نیست

برای سنجش ایمان و سنجش اعمال
به روز حشر، به غیر از علی ملاکی نیست

اگر تمام وجود مرا بسوزانی
میان حب علی و من انفکاکی نیست

به غیر گنبد گیرای ناخدای نجف
برای کشتی دل، شمس تابناکی نیست

اگرچه سینه زنانِ حسین، بسیارند
چنان رقیه بر او هیچ سینه چاکی نیست

برای گریه کن دختر غریب حسین
میان هر دو جهان صحبت از هلاکی نیست

فدای جسم نحیفش که با پدر می گفت:
گرسنه مانده ام و جز کتک خوراکی نیست

تمام راه، مرا بی هوا زمین زده است
رقیه از احدی مثل زجر، شاکی نیست

به شرح، صحبتی از موی خود نخواهم کرد
فقط بدان که سرم بی دلیل خاکی نیست

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۴۴
عبدالرقیه

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۲ ماه رمضان ۱۴۰۲

بهای عمر، هدر داده ام به ارزانی
چه سود و منفعتی دارد این پشیمانی؟!

گناهکار قدیمی شدم به درگاهت
خودت مقصری از بس قدیم الاحسانی

بس است خیره سری کردنم، مرا یارب...
به خویش وا مگذارم به کمتر از آنی

مؤاخذه کن و دادی بزن ولی دیگر
نگو که از من بی دست و پا گریزانی

بیا و بخششِ آواره را عقب ننداز
ببخش زود که تنگ است وقت مهمانی

گناه، رزق نجف رفتن مرا سوزاند
گناه کردم و پس داده ام چه تاوانی

بهشت چیست؟ نشستن به گوشه ای تنها
میان صحن نجف در هوای بارانی

دل شکسته بیا و بگو علی مددی
خیال کن که دوباره به زیر ایوانی

همیشه ملت ما هست پای کار علی
به عشق شیر حرم، قاسم سلیمانی

میان تخته ی تابوت، جسم حیدر رفت
به سوی فاطمه بر شانه های لرزانی

نخوان رفیقِ خودت را که او سفر کرده
مگر که پیر خرابه نشین، نمی دانی؟!

دوباره زینب و یک بستری که خالی ماند
شده دو مرتبه سهم دلش پریشانی

نه فاطمه دگر این خانه دارد و نه علی
عجب سرای غریبی، چه بیت الاحزانی

زمین کوفه و زینب، چه بر سرش آید
اگر به خاک ببیند ذبیح العطشانی

خبر دهید به شاه نجف، ابالایتام
که گم شدند از اهل حرم یتیمانی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۲ ، ۲۳:۵۲
عبدالرقیه

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۱ ماه رمضان ۱۴۰۲

وقتی بساط غفران، چاره گشای کار است
توبه بر اهل خسران، چاره گشای کار است

بر عبد روسیاهی که چاره ای ندارد
تنها دو چشم گریان، چاره گشای کار است

کوه گناه بخشند اینجا به سوز آهی
آه از وجود سوزان، چاره گشای کار است

بزمی که میزبانش ستار و پرده پوش است
شرمندگی مهمان، چاره گشای کار است

وقتی رسیده کارم تنها به تار مویی
ذکر قدیم الاحسان، چاره گشای کار است

بر من که زیر دینم، دیوانه ی حسینم...
یک کربلا به قرآن چاره گشای کار است

یک عمر، نور رویش داد از خطا نجاتم
مصباح او کماکان چاره گشای کار است

حبی که از علی بر لوح دلم نشسته
روز حساب و میزان، چاره گشای کار است

در اوج بی پناهی، وقتی نمانده راهی
تکیه به شاه ایمان، چاره گشای کار است

هجر نجف حسابی اشک مرا در آورد
سجده به زیر ایوان، چاره گشای کار است

بر مصحفی که وا شد با تیغ ابن ملجم
کِی مرهم طبیبان، چاره گشای کار است؟!

تا زینبش نبیند فرق شکسته اش را
رفتن به پای لرزان، چاره گشای کار است

دلتنگ روی زهراست سی سال و این جراحت...
بر ختم درد هجران، چاره گشای کار است

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۲ ، ۰۲:۵۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۱۴ ماه رمضان ۱۴۰۲

گفتم ازین گنهکار، بدتر کسی ندیده
گفتی بیا ازین غم بگذر، کسی ندیده

با پرده پوشی خود، کردی مرا خرابت
بنده نوازی ات را، کمتر کسی ندیده

یاذالکرم بنازم خوان کرامتت را
مهمان پذیر تر از این در کسی ندیده

دلبستگی به دنیا بال مرا شکسته
در وقت کوچ، مرغی بی پر کسی ندیده

خیر و صلاحِ طفلِ بی دست و پای خود را
از ابتدا به غیر از مادر کسی ندیده

چاره گشاتر از آن دست گره گشایش
وقت دعای خیرش آخر کسی ندیده

دستان مرتضی را نامیده حق یدالله
بالاتر از دو دست حیدر کسی ندیده

گوهر، ولایت اوست ما بین ظرف سینه
جز حب او وگرنه گوهر کسی ندیده

تنها برای حیدر سینه دریده کعبه
کور است مستجارش را هر کسی ندیده

باب نجات امت در گریه بر حسین است
باب نجاتی از او بهتر کسی ندیده

زینُ العباد، یک عمر با گریه زیر لب خواند:
چون من تن پدر را، بی سر کسی ندیده

وای از مصیبت شام، دشنام پشت دشنام
آن صحنه ها که دیدم دیگر کسی ندیده

جز من که در تقلا، با دست بسته بودم
ناموسِ خویشتن را مضطر کسی ندیده

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۲ ، ۰۴:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۱۳ ماه رمضان ۱۴۰۲

معصیت، زابراه کرده مرا
پیش تو روسیاه کرده مرا

آخرش نفس، کار دستم داد
اینچنین بی پناه کرده مرا

همچون آتش، میان مخزن کاه
ناسپاسی، تباه کرده مرا

حسرتِ غفلت از قیامت و قبر
پر از اندوه و آه کرده مرا

تا که خواندی مرا، به خود گفتم:
باز مادر نگاه کرده مرا

فاطمه با دعای خیر خودش
عاری از هر گناه کرده مرا

میزبانیِ خوبت این شب ها
بندِ این خیمه گاه کرده مرا

سربلندم که نور نام علی
خارج از قعر چاه کرده مرا

به مناجات هر شبش سوگند
نجفش سر به راه کرده مرا

آرزوی وصال صحن حسین
مست آن بارگاه کرده مرا

عطش روزه ام به وقت غروب
متوسل به شاه کرده مرا

خواهرش گفت: دست و پا زدنت
زار و بی تکیه گاه کرده مرا

قاتل مست تو، به ضرب لگد...
خارج از قتلگاه کرده مرا

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۰۲ ، ۰۴:۱۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۱۰ ماه رمضان ۱۴۰۲

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

هرچه گشتم، مثل من خیره سری پیدا نشد
بار بد بودم، برایم مشتری پیدا نشد

جای من آخر حیا کردی که بین توشه ام...
جز گناه غفلت و پرده دری پیدا نشد

روسیاهی که دلش از جرم بسیارش شکست
همدمی نزدش به جز چشم تری پیدا نشد

یا قدیمَ المَنّ وَ الإحسان برای این گدا
از همین خانه، پناه بهتری پیدا نشد

بهتر از زهرا که لطفش دائم و بی منت است
واسطی تا از گناهم بگذری، پیدا نشد

سال ها از آتش هر رنج و غم جز چادرش...
بر سرم حصنی و سایه گستری پیدا نشد

در میان اولیائت بهتر از شاه نجف
بهر اسم اعظم تو مظهری پیدا نشد

هرچه پیغمبر صدا زد در میان لشگرش
روز خندق جز علی، جنگاوری پیدا نشد

اول هر اول و آخِر به هر آخِر علی است
بر وجودش اولی و آخِری پیدا نشد

چون حریم کربلا و مثل آغوش حسین
بین عالم کهف امن دیگری پیدا نشد

آی روزه دارهای تشنه، فَابکِ لِلحسین
چون که از او هیچ لب تشنه تری پیدا نشد

تشنگی اش جای خود آخر بگو دیگر چرا
بهر ذبحش غیر کهنه خنجری پیدا نشد؟!

زینب کبری هرآنچه گشت، بر جسم حسین
جای سالم، قدر یک انگشتری پیدا نشد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۲ ، ۱۰:۵۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۵ ماه رمضان سال ۱۴۰۲

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی

از یاد خدا دوری و غفلت، به چه قیمت؟
من مانده ام و این همه ذلت، به چه قیمت؟

از نعمت سرمایه ی خود، بهره نبردم
سرمایه ی عمرم شده حسرت، به چه قیمت؟

گیرم که گناه است و نشاطش که چنین نیست
ای دل تو بگو بردنِ لذت، به چه قیمت؟

یکبار نگفتم به خودم، لحظه ی غفلت
آزرده شود حضرت حجت به چه قیمت؟

از بس که نچرخیده زبانم به مناجات
شد ورد لبم تهمت و غیبت، به چه قیمت؟

غافل شدن از مرگ و قیامت هنری نیست
رسوایی در روز قیامت به چه قیمت؟

دلبسته ی دنیا شدم و ماحصلم سوخت
رفت از کف من فیض شهادت، به چه قیمت؟

درمانده ام از معرفت حق که مرا هم
با کوه گناه، کرده دعوت، به چه قیمت؟

مقصود، علی باشد و فردوس بهانه است
بی روی علی، دیدنِ جنت به چه قیمت؟

صد شکر که در خیل محبین حسینم
خارج شوم از بزم محبت به چه قیمت؟

در کوفه همه پشت به ارباب نمودند
حیرت زده ام که به چه قیمت؟ به چه قیمت؟

از کوچکی و پستی دنیا چه بگویم
غارت شده پیراهن حضرت به چه قیمت؟
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۲ ، ۰۵:۰۴
عبدالرقیه

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، ایام فاطمیه اول ۱۴۰۱

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمدرضا طاهری

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

غل و زنجیر گنه بر پر و بالم مانده
به روی دوش من، این وزر و وَبالم مانده

دستگیری کن ازین بنده، مگر که چقدر...
فرصت از زندگی رو به زوالم مانده

سحر و ذکر لب و نافله از دستم رفت
کمکم کن که فقط اشک زلالم مانده

هر که پرسید بگو کیست امیدت؟ گفتم:
صبر کن، لطف خدای متعالم مانده

کیست جز حضرت حجت که دعاگوی دلم
در غریبی و پریشانیِ حالم مانده؟

عجمیان و علی وردی و خوبان رفتند
روسیاهی به رخ همچو زغالم مانده

خواب دیدم که نجف بودم و بیدار شدم
عطر ایوان علی، گوشه ی شالم مانده

کربلایی نشدن، علت خسران من است
بر دل سوخته از هجر، ملالم مانده

باید از داغ غریبی علی آب شوم
تا نفس هست و ازین عمر، مجالم مانده

شده هر ناله ی زهرا، عرق شرم علی
شرمسار از رخ او، شاه دو عالم مانده

گفت با خادمه حیدر که بگو فضه چرا
چند ماه است پسِ ابر، هلالم مانده؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۰۱ ، ۰۵:۵۱
عبدالرقیه

امام علی علیه السلام: الدُّنیا دارُ مَمَرٍّ لا دارُ مَقَرٍّ وَالنّاسُ فیها رَجُلانِ: رَجُلٌ باعَ فیها نَفسَهُ فَأَوبَقَها، ورَجُلٌ اِبتاعَ نَفسَهُ فَأَعتَقَها.

دنیا مقر نبود، مَمر بوده، ای رفیق
اینجا فقط برای گذر بوده، ای رفیق

بدجور دل به مال و منالش سپرده ایم
پیمان ما که حرف دگر بوده، ای رفیق

آخر خدا چگونه ازین بنده می خرد
عمری که در معاصی و شر بوده، ای رفیق

غافل شدیم ازینکه برای وصال یار
عالی ترین مجال، سحر بوده، ای رفیق

فرموده اند راز شهیدان درگهش
در فیضِ اشک و دیده ی تر بوده، ای رفیق

دل را حریم ذکر علی کن که بی علی
عمری نماز و روزه ضرر بوده، ای رفیق

جز ثامن الحجج به کسی رو مزن دگر
از نزد اوست خیری اگر بوده، ای رفیق

از او بخواه کرب و بلا را که از ازل...
دست رضا برات سفر بوده، ای رفیق

یاد حسین آه بکش چون که بی رمق
در بین سی هزار نفر بوده، ای رفیق

باور کن آن زمان که لگد خورد پهلویش
یاد مصاف مادر و در بوده، ای رفیق

اصلا نپرس شیون زینب برای چیست
او شاهد بریدنِ سر بوده، ای رفیق

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۱ ، ۰۴:۰۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

نه فقط در پی آنم که امانم بدهند
بیشتر در پی آنم که عنانم بدهند

غافل از مرگم و ای کاش تکانی بخورم
قبل از آن که وسط قبر، تکانم بدهند

ترسم این است که در نزد رُؤوس الأشهاد
هر چه کردم، همه را خوب نشانم بدهند

کاش تا هست زمان توبه ی مردانه کنم
نیست تضمین که دگر بار زمانم بدهند

رزقم از سفره ی زهراست، به عالم ندهم
قرص نانی که از آن سفره و خوانم بدهند

مستم از جام امیر نجف و جز مولا
جرعه ای باده نخواهم دگرانم بدهند

منشأ زندگی ام از نجف و کرب و بلاست
این دو عشقند که در دل ضربانم بدهند

روز محشر به لبم ذکر حسین است، اگر...
قدرتی بهر تکلم به زبانم بدهند

حال که نیست کسی زائر فردوس بقیع
کاش در آن عتبه، جا و مکانم بدهند

صادق آل عبا گفت: خدا آمده اند
تا که زحمت به من و قد کمانم بدهند

مشکلی نیست مرا هر چه که شلاق زنند
ناسزا بر پدرانم نگرانم بدهند

ای خدا آبرویم را بخر آن ثانیه که
بی عبا، پشت فرس، داغ گرانم بدهند

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۱ ، ۰۴:۲۰
عبدالرقیه

نمانده فرصتی، هنوز توشه برنداشتم
لیاقتی برای بهره از سحر نداشتم

چه حیف شد، چه زود ماه رحمتت تمام شد
حلال کن مرا که غیر دردسر نداشتم

تو خواستی که جوشن از عذاب روزی ام شود
اگر نبود رزق روزه ات، سپر نداشتم

از آن طرف چه میزبانی و چه خوان رحمتی
ازین طرف مرا ببخش جز ضرر نداشتم

خلاصه عرض می کنم تمام عزتم تویی
چقدر خوار می شدم تو را اگر نداشتم

ضمانتی نداشتم برای قبر و محشرم
اگر به سوی مشهد الرضا سفر نداشتم

تمام عمر، هر زمان دلم شکست از غمی
به غیر ثامن الحجج، به کس نظر نداشتم

به من رضا جواز گریه بر حسین داده است
وگرنه از بساط عاشقی خبر نداشتم

پر از غبار می شدم، ذلیل و خوار می شدم
اگر به روضه ی حسین، چشم تر نداشتم

فدای آه خواهرش که با سر حسین گفت:
مرا ببخش بیش از این دوتا پسر نداشتم

غیور من چه خوب شد نبودی و ندیدی ام
که بر سرم بجز حجاب شعله ور نداشتم

سرم به گریه بند شد، شب غمم بلند شد
ولی کنار خود ستاره و قمر نداشتم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۳:۳۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

تنها نه که نظاره بر آهم نمی کنی
آنقدر دلخوری که نگاهم نمی کنی

آتش زدم به توشه ی عمرم، مرا ببخش
فکری برای عمر تباهم نمی کنی؟

در چاه نفس خویش اسیرم، ولی مرا
هرگز رها به ظلمت چاهم نمی کنی

با این بزرگواری تو آب می شوم
وقتی مؤاخذه به گناهم نمی کنی

بی منت است لطف کثیرت، نظاره بر
اعمال کمتر از پَر کاهم نمی کنی

از هرکسی که دور کنی، ای فدای تو
دور از علی که هست پناهم نمی کنی

تا بر دلم ولای علی نور می دهد
دیگر نظر به روی سیاهم نمی کنی

خیری ندیدم از سفری غیر کربلا
خیر مرا دوباره فراهم نمی کنی؟

رو کرد سوی نیزه و زینب به گریه گفت:
بالانشین! نگاه به ما هم نمی کنی؟

دیدی که همسفر شده ام با سنان و شمر!
فکری برای سختی راهم نمی کنی؟

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۰:۰۵
عبدالرقیه

جان همه ی تشنه لبان در این ماه
قربان لب خشک اباعبدالله

آن تشنه که با ضربه ی سخت نیزه
افتاد زمین از روی مرکب ناگاه

خود را به سر زانو و با صد زحمت
هر طور که شد، کشید تا قربانگاه

لب تشنه به نیزه تکیه داد و با سنگ
می زد به سویش هر که می آمد از راه

اوباش همه دور و برش خندیدند
تا خواهر او کشید آهی جانکاه

با ناله ی خواهرش همه از مقتل
رفتند ولی سنان نیامد کوتاه

آنقدر که زخم جای هر زخم زدند
مدفونِ میان تیر و خنجر شد شاه

محروم فقط نه اینکه از آب شود
حتی بدنش شد از کفن محروم، آه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۰:۳۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۰ ماه رمضان ۱۴۰۱

یا أبصرَ الناظِرین
از همه رانده و تنها شدنم را دیدی
زیر بار گنهم تا شدنم را دیدی

پای نفسی که تمام ثمرم را سوزاند
دامن آلوده و رسوا شدنم را دیدی

شرمسارم که پس از این همه توبه هربار
خارج از حیطه ی تقوا شدنم را دیدی

روز و شب غافلِ از مرگ و شب اول قبر
قاطیِ بازی دنیا شدنم را دیدی

ملجأ طفل گرفتار، فقط مادر اوست
دست بر دامنِ زهرا شدنم را دیدی

مرده ای بودم و مادر به دعا یادم کرد
با دعا کردنش احیا شدنم را دیدی

به علی کرد سفارش که بگیرد دستم
از زمین با مددش پا شدنم را دیدی

از علی، کرب و بلا دارم و با خرج پدر
زائر عرش معلا شدنم را دیدی

علتش کام حسین است که وقت افطار
خیره بر آب گوارا شدنم را دیدی

دل مجنونِ من افتاده به پایین پایش
بنده ی اکبر لیلا شدنم را دیدی

علی اکبر به پدر گفت: پدر، شکر خدا
سال ها طی شد و رعنا شدنم را دیدی


نگرانم چه می آید به سرت آن ساعت
بر عبایت که معما شدنم را دیدی

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۲:۱۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، ظهر شهادت امیرالمؤمنین ۱۴۰۱

بسم ربی که بی قرار علی است
رمضان ماه شاهکار علی است

شده این ماه اگر که ماه کرم
ماه الطاف بیشمار علی است

روزه پر فضل و برکت است اما
قدر و شأنش به اعتبار علی است

روسیاهم ولی رها نشدم
چون زمامم در اختیار علی است

بر لب هر کسی مناجات است
تا خود حشر وامدار علی است

حاجیان دور کعبه می چرخند
چرخش کعبه بر مدار علی است

غایت سیر ماست شهر نجف
مقصد عاشقان، مزار علی است

هر که دلتنگ وصل دلدار است
وقت مرگش در انتظار علی است

خسته است از جنایت و تزویر
هر کجا هر که دوستدار علی است

گردن بی رگ سعودی ها
تشنه ی خشم ذوالفقار علی است

مؤمنین را امیر جز او نیست
این خصیصه در انحصار علی است

روضه ی سخت تشنگی حسین
راز چشمان اشکبار علی است

هر که آمد به قتلگه می گفت
بزنیدش که از تبار علی است

آن عبایی که از ته گودال
می بَرد شمر، یادگار علی است 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۳۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمدرضا طاهری

دور بودم از سرایت، حس غربت داشتم
ماه ها بود انتظار ماه رحمت داشتم

خود مرا خواندی به درگاهت و الا من کجا
از برای صحبت با تو لیاقت داشتم؟

بارها کردم گناه و بارها پوشاندی اش
کن حلال این بنده را خیلی اذیّت داشتم

وقت خلوت بندگانت هم کلامت می شوند
جز گنه کاری مگر در وقت خلوت داشتم؟

کاش مثل کودکی هایم میان مجلست
سینه ای سرشار از شور و حرارت داشتم

خوب فهماندی به من در سال هایی که گذشت
سر پناهی امن در ساعات هیئت داشتم

چشم امیدم همیشه بوده بر دست علی
شکر بر شاه نجف عمری ارادت داشتم

جنس بنجل بودم و فورا خریدی ام خودت
تا که دیدی بین دستم خاک تربت داشتم

آخرش از دوری کرب و بلا دق می کنم
روز و شب رؤیای یک لحظه زیارت داشتم

روضه های دختر ارباب دنیای من است
شد روا در روضه هایش هرچه حاجت داشتم

گفت آن طفل سه ساله با سر بابای خود
رفته بودی و به تن رخت اسارت داشتم

قد من کوتاه بود و نیزه ات خیلی بلند
حسرت یک بوسه بر روی لبانت داشتم

محمد مهدی شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۱ ، ۲۲:۲۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب هشتم ماه رمضان ۱۴۰۱

گناه های مرا دیدی و عتاب نکردی
عذاب بود سزایم ولی عذاب نکردی

به سینه ام چقدر دست رد زدند خلائق
فقط تو از من آواره اجتناب نکردی

همیشه با عجله آمدی زمان اجابت
برای قهر ولی ذره ای شتاب نکردی

نخواستی که دل سائلی شکسته بماند
هر آنکه بود خریدی و انتخاب نکردی

هزار بار مرا خواندی و جواب ندادم
صبور بودی و این بنده را جواب نکردی

فدای معرفتت هرچه هم خراب نمودم
به پیش حیدر و زهرا مرا خراب نکردی

مرا که سوختم از دوری نجف دو سه سالی
چه شد که زائر صحن ابوتراب نکردی؟!

فقط بهای همین اشک در عزای حسین است
اگر به حشر گناه مرا حساب نکردی

آهای شمر حرامی که رفته ای ته گودال
نظر به رحمت انوار آفتاب نکردی؟!

تمام شد دگر از سینه ی حسین جدا شو
مگر محاسن او را به خون خضاب نکردی؟!

هرآنچه ناله زد از اوج تشنگی جگرم سوخت
توجهی به نگاهش به سوی آب نکردی

تمام کرب و بلا از نوای فاطمه پُر شد
چگونه شد که حیایی از آن جناب نکردی؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۱ ، ۰۴:۳۶
عبدالرقیه

ثواب شعر هدیه به روح خادم الحسین مرحوم مهدی فلاحیان

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ششم ماه رمضان ۱۴۰۱

شد بنده پشیمان و خدایش بخشید
هر کس که رسید و زد صدایش، بخشید

انگار نه انگار گنهکاری دید
زود از سر مغفرت خطایش بخشید

مخلوق حیا نکرد هنگام گناه
درد است که خالق از حیایش بخشید

تا بنده دلش نرم شود، گریه کند
شیرینی و لذت دعایش بخشید

هر کس که خدا خیر و صلاحش را خواست
از دوستی آل عبایش بخشید

بخشید به هر بهانه ای هر کس را
ما را به علی و ربنایش بخشید

هر آنچه خدا از شرف و عزت داشت
بر ساحت پاک مرتضایش بخشید

من بنده ی آن شهم که هنگام رکوع
انگشتری از زیر عبایش بخشید

مستی مرا، اشک مرا، رزق مرا
در گوشه ی ایوان طلایش بخشید

از شاه نجف هر که فلاحش را خواست
فی الفور برات کربلایش بخشید

بی نام حسین، هر مناجاتی بود
باید که عطایش به لقایش بخشید

آن قدر به مقتلش حسین آه کشید
تا حق، همه را به ناله هایش بخشید

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۰۱ ، ۰۳:۴۹
عبدالرقیه

بیشتر از هر کسی با بنده اش تا کرده است 
مرده بودم مرده را باعشق احیا کرده است 

حقِ من اصلا نبود این عزت و این احترام 
عیب پوشی اش مرا اینگونه آقا کرده است 

داشت می رفت آبرویم بارها پیش همه 
آبرویش را همیشه خرج رسوا کرده است 

چشم هایم خشک بود از معصیت های کثیر
چشم خشک سائلش را همچو دریا کرده است 

در گنه گُم بودم و آمد به دنبالم خودش 
عبد رسوای خودش را زود پیدا کرده است 

با ابوحمزه، مجیر و افتتاح و جوشنش 
خوب زخم بال هایم را مداوا کرده است 

خواست تا شاهی کنم فردای محشر، آمد و 
سینه ام را معدن عشق به مولا کرده است 

وقت افطاری دلم را برد تا کرب و بلا 
روزه ام را با غم کرب و بلا وا کرده است 

کرد منصوبم که باشم نوکر کوی حسین 
این چنین با آبرویم نزد زهرا کرده است 

یاد جسم درهم ارباب زهرا روضه خواند
روضه ای جانسوز در گودال برپا کرده است 

شمر با خنجر رسید و فاطمه از حال رفت
ناله ای زد تا ابد آن ناله غوغا کرده است 

پیش چشمان حسینش آب را بر خاک ریخت
بی حیایی را حرامی خوب معنا کرده است

محمد مهدی شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۰۱ ، ۲۱:۳۴
عبدالرقیه