سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۳۰ مطلب با موضوع «ب/ تقسیم بر اساس تقویم قمری :: 9- رمضان» ثبت شده است

رشته ی توحید عینا تار موی حیدر است
قبله ی عشاق بی شک رو به سوی حیدر است
جنت الاعلی برای عبد کوی حیدر است
هم نشینی با گدا از خلق و خوی حیدر است

من غلام حیدرم، یعنی که شاه عالمم
هک شده یامرتضی روی عقیق خاتمم

فخر او را بس، شده زهرای اطهر همسرش
بانویی که مصطفی خوانده است او را مادرش
مریم و هاجر کنیزانند در دور و برش
اولیا الله محتاج اند بر خاک درش

هیچ کس شایسته ی زهرا نبود اِلا علی
نقش بسته بر نگین فاطمه هو یا علی

بانویش رفت و برایش زندگی غمبار شد
قاتلش شمشیر نه، بلکه نوک مسمار شد
هر زمانی روبه رو با آن در و دیوار شد
روضه ی مکشوفه ای در ذهن او تکرار شد

لحظه ی جان دادنش با قد خم زهرا رسید
من نفهمیدم چرا از بازویش خون میچکید!؟

اشهد اَنَ موذن گفت اذان بغضش شکست
تا علیاً روی لب آمد زبان بغضش شکست
هر یتیمی از غم او بی گمان بغضش شکست
ساقی کوثر ولی در آن زمان بغضش شکست

یاد ساعاتی که زینب زار و مضطر می شود
از روی تل خیره بر ذبح برادر می شود

می رود شمر لعین با خنجرش در قتلگاه
می بُرد راس حسین ابن علی را بی گناه
می زند طفل یتیمی را که گشته بی پناه
می بَرد ناموس حیدر را اسیری بی سپاه

حرمله با اسب دور خیمه جولان می دهد
دختر مسلم به زیر دست و پا جان می دهد

محمد مهدی شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۹ ، ۱۶:۴۴
عبدالرقیه

شرمنده از خدایم، گریه شده گواهم
مُستغفرٌ لِذَنبی، لبریز از گناهم

باشد قبول پستم، دل را به هر که بستم
اما بگیر دستم، بی لطف تو تباهم

آلوده بودم اما، کردی مرا صدایم
تو کشتیِ نجاتی، دادی مرا پناهم

یا واهب العطایا، بی لطف و بی عطایت
در هرکجا که باشم، بیچاره قعر چاهم

مشهد دخیل بستم، با اشک ندبه کردم
محتاج کربلایم، دلتنگ صحن شاهم

هجران شده دلیلِ چشمان تار یعقوب
شش گوشه را نبینم، این دیده را نخواهم

باب الحوائج من دردانه ی حسین است
رویش حساب کردم با آن که روسیاهم

می گفت در خرابه، عمه، کجاست بابا؟!
تا که مرا ببیند، لبریز درد و آهم

باید به او بگویم، این زجر بی مروت
جوری زده مرا که، تیره شده نگاهم

محمد مهدی شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۹ ، ۱۶:۲۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۵ رمضان ۹۹

بر لب اهل مناجات و سحر جان می رسد
رفته رفته وقت مهمانی به پایان می رسد

عبد رسوا و گریزانی که هر جا رفته است
آخر مهمانی مولا، پشیمان می رسد

در شب قدرش، همه بستند بار خویش را
یک نفر جا مانده و با چشم گریان می رسد

تا گنهکاری، پشیمان از گناهش می شود
سوی او فورا خدا لبیک گویان می رسد

بر سر این سفره تا هستیم، بر دل های مان.‌‌..
دائما انوار لطف حی سبحان می رسد

سائل معرفت از بیت بتول و حیدریم
هرچه بر ما می رسد از لطف ایشان می رسد

تا که یک ذره فقط احساس غربت می کنیم
بر سر ما دست آقای خراسان می رسد

رزق آب و نان رعیت های این خانه فقط
از عطای سفره ی بابای سلطان می رسد

غربت موسی بن جعفر بر دلم آتش زند
تا که هر دفعه به گوشم اسم زندان می رسد

از رخ زرد و تن همچون خیالش شد عیان
ارث از مادر به اولادش فراوان می رسد

ساق پایش را چه کرده سندی ملعون مگر
تا به محراب دعا افتان و خیزان می رسد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۲۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۲ ماه رمضان ۱۴۰۱

دگر ز مسجد کوفه نوا نمی آید
نوای ناله ی شیرخدا نمی آید

برای عزت و ترویج راه بسم الله
صدای نقطه ی پایین با نمی آید

چه کرده زهر که رنگ علی چنین شده است؟!
چه کرده که نفسِ رفته، جا نمی آید؟!

هر آن چه شیر، به او می دهد طبیب اصلا
به هوش، حیدر آل عبا نمی آید؟!

چه کرده است مگر تیغ، خون فرق علی...
چگونه بند به طب و دوا نمی آید؟!

هر آن چه زینب کبری پدر پدر گوید
دگر ز جانب بابا صدا نمی آید

آهای طفل یتیم نجف، گرسنه بخواب
ازین به بعد دگر مرتضی نمی آید

ازین به بعد اگر پیرمرد نابینا
غریب و خسته بگوید بیا، نمی آید

دگر میان هوای گرفته ی این شهر
شمیم هم نفس مصطفی نمی آید

چه خوب پیر لعینی به سوی جسم امام
برای ضربه زدن با عصا نمی آید

هزار شکر کفن هست بین کوفه هنوز
تن امام روی بوریا نمی آید

پس از پدر به تسلی و تعزیت، احدی...
به تازیانه سوی بچه ها نمی آید

اسیر چیست؟! عزادار بعد دفن پدر
به احترام دوباره به خانه می آید

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۲ رمضان ۹۹

کریم و مهربان بود و مرا هم
میان بندگانش داد، راهم

نمک گیرم، بدهکارم، همیشه...
نجاتم داده الطاف الهم

برای بنده ی آلوده ی خود
لباس مغفرت کرده فراهم

ثوابی که ندارم، شرمسارم
شب قدر است اما رو سیاهم

شرر بر توشه ام زد بی حیایی
مرا انداخت از چشمش، گناهم

همه گفتند محتاج دعایند
منِ بیچاره محتاج نگاهم

ضرر کردم کنارش کم نشستم
پشیمان از چنین عمری تباهم

پریشان حالی ام را چاره کرده
دعایم کرده زهرا، روبراهم

زمین خوردم، علی دارم غمی نیست
دلم گرم است بر پشت و پناهم

نجف شد قبله گاه و ملجأ من
امیرالمؤمنین شد تکیه گاهم

شبیه کودکان زار کوفه
یتیمانه است امشب اشک و آهم

شکاف کعبه ی فرق بلندش
شرر انداخته بر قبله گاهم

چه کرده ابن ملجم با امیرم
نمانده قوتی در جسم شاهم

گمانم لحظه های آخر اوست
رخ زرد علی باشد گواهم

زبانم لال تنها نیست مولا
ولی فکر امامی بی سپاهم

خدا را شکر حیدر تشنه لب نیست
به یاد تشنه ی در قتلگاهم

چه کردی با حسین ای شمر ملعون
نمی آید از او دیگر صدا هم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۵۹
عبدالرقیه

به سبک "میخانه دگر جای من بی سر و پا نیست"

 

خونین شده محراب ز خون سر حیدر
بر سینه زند دختر او با دل مضطر
در پیش حسن، باده ی مستان ز سبو ریخت
ارکان هدایت به سر خلق فرو ریخت

غرق خون شده روی مهتاب
واژگون شده بین محراب

تا خانه، به دوشِ حسنش بین تب آمد
با دیدن او جان عقیله به لب آمد
شمشیر، چگونه سر کرار گشوده است
چون فاطمه رخسار علی زرد و کبود است

انگشتر حق، بی نگین شد
قنبرش نبود این چنین شد

زهرا به گمانم که شده موعد دیدار
راحت شدم آخر ز غم و غربت بسیار
خیبرشکنت را دمِ شمشیر کجا کشت؟!
بازوی کبودت وسط کوچه مرا کشت

شد صبح سپید فاطمه جان
حیدرت رسید فاطمه جان

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۱۷ رمضان ۹۹

بیچاره ام و رسوا
آلوده ز سر تا پا
دیگر شده ام تنها
باید چه کنم حالا؟
إشفَعی لی یا زهرا

تا بوده چنین بوده
کو خاطر آسوده؟
فرّارم و آلوده
رفته است دلم هرجا
إشفَعی لی یا زهرا

از عادت معصیت
از تیرگی و غفلت
از ماندن در ظلمت
شد قبله گهم دنیا
إشفَعی لی یا زهرا

یادِ دم تلقینم
دلواپس و غمگینم
کس نیست به بالینم
در آن دم وانفسا
إشفَعی لی یا زهرا

روزی که شوم حیران
بی ملجأ و سرگردان
از غفلت خود گریان
در بی کسی فردا
إشفَعی لی یا زهرا

هرچند گنهکارم
قلبی علوی دارم
دیوانه ی کرارم
عبدم به در مولا
إشفَعی لی یا زهرا

حق علی و خاکش
حق نفس پاکش
حق نجف و تاکش
آن وادی أو أدنی
إشفَعی لی یا زهرا

عمری است پریشانم
آتش زده بر جانم
ای وای نمی دانم
شد شعله چرا برپا؟!
إشفَعی لی یا زهرا

ای داغ گران، کوچه
لال است زبان، کوچه
مرثیه ی آن کوچه
شد داغ و غم عظمی
إشفَعی لی یا زهرا

مادر چه شده رویت؟!
درد است به بازویت؟!
خونی شده پهلویت؟!
آرام دل طه
إشفَعی لی یا زهرا

بر تشنه ی در گودال
بر زمزمه اش بی حال
بر آن بدن پامال
بر کشته ی عاشورا
إشفَعی لی یا زهرا

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۶ رمضان ۹۹

 دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی _ رمضان ۹۹ 

 

بار معصیت به دوشم بار شد
صفحه ی قلبم سیاه و تار شد

بس که تیر از سوی شیطان خورده ام
چشم هایم خشک شد، بیمار شد

هر چه بخشیدی مرا با حلم خود
باز هم فعل بدم تکرار شد

نیمی از ماهت سریعا طی شد و...
غم میان سینه ام انبار شد

دیر جنبیدم به خود از دست نفس
کار توبه کردنم دشوار شد

آخرش افتادم از چشمان تو
عاقبت بدجور کارم زار شد

عشق بازی های زین العابدین
باز هم چاره گشای کار شد

هر کجا رفتم کسی کاری نکرد
با ابوحمزه دلم بیدار شد

زیر بارانِ ابوحمزه فقط
نخل خشکِ دیده ام پربار شد

تا که گفتم بالحسین و بالحسن
دستگیرم حیدر کرار شد

نام آقازداه هایش بردم و...
لطف مادر بر دلم بسیار شد

وقت مغرب یاد کردم از حسن
روزه ام با روضه اش افطار شد

با کرامت با همه رفتار کرد
با خیانت با حسن رفتار شد

زهر، کاری کرد رنگش سبز شد
از درون می سوخت و تب دار شد

آن قدر خون از دهانش می چکید
جامه اش مانند لاله زار شد

زهر، کاری بود اما مجتبی
کشته ی داغ در و دیوار شد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۳۱
عبدالرقیه

"سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبِی"

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۱ ماه رمضان ۹۹

بی تاب لقاییم الهی بخدیجه
دنبال فناییم الهی بخدیجه

ما را برهان از قفس علقه به دنیا
تا پر بگشاییم الهی بخدیجه

جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟
آن طایفه، ماییم الهی بخدیجه

یک سوم مهمانی خوبت سپری شد
محتاج عطاییم الهی بخدیجه

شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن
تا توبه نماییم الهی بخدیجه

اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان
با گریه بیاییم الهی بخدیجه

محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن
دلتنگ رضاییم الهی بخدیجه

لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم
در کرب و بلاییم، الهی بخدیجه

محتاج عطا و کرم مادر زهرا
در هر دو سراییم الهی بخدیجه

از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا
در حال بکاییم الهی بخدیجه

***

هر جا سخن از روضه و از داغ حسین است
با آل کساییم الهی بخدیجه

با یاد غم غارت انگشتر ارباب
مشغول عزاییم الهی بخدیجه

عمری است که دلخون و پریشان شده از آن...
انگشت جداییم الهی بخدیجه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۰۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۴ رمضان ۹۹

گفتی: فقط با من بگو درد دلت را
گفتی: بیا تا حل نمایم مشکلت را

گفتی: گنهکاری؟ بیا در خانه ی من
تا شستشو سازم خودم آب و گلت را

گفتی: بیا ای غافل از روز قیامت
بیدار می سازم وجود غافلت را

گفتی: به هرکس دل سپردی، خوار گشتی
دیگر بده دست اباصالح، دلت را

گفتی: نمی خواهم بدون حب زهرا
یک لحظه حتی روزه ی بی حاصلت را

گفتی: که بخشیدم به حیدر عزتم را
از او گدایی کن شرف را، منزلت را

گفتی: بیا و آمدم، شرمنده هستم...
آلوده آخر دیدی عبد جاهلت را

چیزی ندارم غیر آهی در بساطم
با آه، باید گرم سازم محفلت را

یک بار دیگر کربلا را روزی ام کن
بر من عنایت کن عطای کاملت را

من پیرو طفل امام مجتبایم
بر او ببخش امشب دوباره سائلت را

جانم فدایش، با عمو در قتلگه گفت:
جانم فدای تو، ندارد قابلت را

من که نمردم شمر می آید به سویت
بیچاره سازم دشمنان بزدلت را

عبدللهم، دست و سر و جان می دهم تا...
بیرون کنم از قتلگاهت، قاتلت را

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاچ آقا منصور ارضی_ شب ۴ رمضان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

گفتم الهی... دستگیری شد نصیبم
لطف و عطای بی نظیری شد نصیبم

آماده ی توبیخ بودم، جای توبیخ
از جانبش خیر کثیری شد نصیبم

او جابر العظم الکسیر است و ازین رو...
با بال زخمی، اوج گیری شد نصیبم

پیش خدا از هر گزندی در امانم
دور از خدا تنها حقیری شد نصیبم

دنبال جوشن بودم و از لطف زهرا
با پنج تن، جوشن کبیری شد نصیبم

حب علی مست نجف کرده دلم را
از برکتش، روح غدیری شد نصیبم

فخرم شده این مرتبه، عبدالحسینم
الحق، عجب نعم الامیری شد نصیبم

تشنه شدم وقت غروب و رزق گریه...
بر جسم مانده بر حصیری شد نصیبم

یاد رقیه کردم و از برکت او
سرمایه های چشم گیری شد نصیبم

می گفت با بابای خود طفل سه ساله
دیدی چه شد؟! رخت اسیری شد نصیبم

من که سر دوش عمو عزت چشیدم
در شام و کوفه سر به زیری شد نصیبم

گرچه گرسنه از غذا ماندم به جایش
از ضربه ی شلاق، سیری شد نصیبم

وقتی مرا با تازیانه قاتلت زد
افتادن دندان شیری شد نصیبم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۳۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ شب ۲ رمضان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی _ رمضان ۹۹

دنبال بد هستی اگر، من بدترینم
بی آبرو نزد کرام الکاتبینم

یک ذره حاجات مرا تا دیر دادی
بلوا به پا کردم، کجا رفته یقینم؟!

زانو بغل کردم ببینی بی پناهم
از بار سنگین گناهم، شرمگینم

دست مرا امشب نگیری، شک ندارم...
روز قیامت در صفوف مذنبینم

ممنونم از لطفت، اجازه داده ای باز
در پای سفره، پیش خوبان می نشینم

پابند حبت کن دل هرجایی ام را
شیطان نشسته دست بسته، در کمینم

با اذن زهرا سینه چاک بوترابم
نام علی حک گشته بر روی نگینم

حیدر که جای خود، غلام قنبرم من
عبد غلامان امیرالمؤمنینم

تا کربلا پر می کشم هر جا که باشم
تا می گذارم بر روی تربت، جبینم

از محضرت یک خواهشی دارم، خدایا
زنده نگه دارم محرم را ببینم

زنده نگه دارم، ببینم کربلا را
دلتنگ دیدار حسین و اربعینم

با هر سلام لحظه ی افطار، هر شب
لبیک گوی ناله ی هَل مِن مُعینم

امشب کنار علقمه روضه گرفتم
گریان چشمان یل اُم البنینم

اُم البنین با چشم تر یک عمر می گفت:
چشمت چه شد، شیرِ حماسه آفرینم

ای کاش بودم کربلا تا آخرین بار
از ماهِ روی خونی ات بوسه بچینم

ای کاش بودم، پاک می کردم ز رویت
خون سر پاشیده را با آستینم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۳۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ ۳۰ شعبان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلابی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم
تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم

بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند
آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم

غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه
هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم

کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است
هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟!

با ولای مرتضی آقای این عالم شدم
بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم

دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف
یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم

تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین
جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم

دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من
زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم

یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد
بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم

دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود...
در سنین کودکی درد اسارت می کشم

چند جای استخوان های نحیفم له شده
هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم

چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی
من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم
 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۵۲
عبدالرقیه

چیزی ندارم تا بریزم زیر پایت
ای دلبر و دلدار من جانم فدایت

با آن که در اعمال زشتم غرق بودم
اما دوباره کرده ای بر من عنایت

کشکول من خالی است، گفتم با دلِ پر
حتما کریمان می کنند از من حمایت

ماه رجب رفت و دلم سمت نجف رفت
من را ببر صحن و سرای مرتضایت

ارباب دستم را بگیر این آخر ماه
لب تشته ام لب تشنه ی کرب و بلایت

حالا که سهمم دوری از کرب و بلا شد
من ماندم و یاد آوری روضه هایت

با خنجر کندش نشسته روی سینه
در حیرتم از لطف تو... شمر و هدایت؟!

با خنده سر را می برید اما عقیله
می کرد از تل با دو چشم تر صدایت

دردانه ی شیرین زبانت را نظر کن
با گریه، مشکی آب آورده برایت

محمد مهدی شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۶:۴۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

 

رسیده نوکر عاصی و روسیاه عقیله
رسیده با طمع بخشش از اله عقیله

به هر دری زدم و عبد سر به راه نبودم
مرا بخر که شوم عبد سر به راه عقیله

گناه و معصیت از چشم پُر گناه می افتد
اگر به دل برسد لطف یک نگاه عقیله

مرا خلاص کن از جایگاه آتش دوزخ
قسم به حرمت والا و جایگاه عقیله

خوشا به حال شهیدان جان فدایی زینب
خوشا به غیرت شیرانِ در سپاه عقیله

به یاد قلب سلیم مدافعان شهیدش
سلام می کنم امشب به بارگاه عقیله

به روز حشر که مُهر سکوت بر لب خلق است
حسین، ذکر لب ماست در پناه عقیله

نگو به مقتل ارباب، قتلگاه حسینی
که قتلگاه حسین است و قتلگاه عقیله

چه شد که این همه کعبِ سنان به پیکر او خورد؟!
مگر نبود کفیلش، نبود ماه عقیله؟!

اگرچه سنگ به پیشانی اش زدند ولی باز
ندید چشم کسی عجز و اشک و آه عقیله

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۰۴:۵۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

با خطا خون به دل پاک جنابش کردم

چقدر با طمعِ نفس، عذابش کردم

 

چشم او شاهد رسوایی من بود ولی

کمتر از دیده ی یک طفل حسابش کردم

 

سحر و نافله و حال بکایم چه شدند؟!

حال خوش داشتم، از جهل خرابش کردم

 

نه که دل از منِ رسوا بکند، نه هرگز

او مرا خواند ولی باز جوابش کردم 

 

نام زیبای علی را ز همان روز ازل

بر روی سینه ی خود کندم و قابش کردم

 

تا حرم رفتم و در صحن نجف، حیدر را

پدر و حضرت رزاق خطابش کردم

 

کربلا هر شب جمعه، سحرش غوغایی است

بازهم یادی از آن لحظه ی نابش کردم

 

توبه و چشم ترم را نپذیرفت خدا

تا که با گریه بر ارباب مُجابش کردم

 

روضه ی نیمه شبم را به عنایاتِ حسین

نذر بانوی وفا، نذر ربابش کردم

 

 حرمله نعره نکش، کودک من خوابیده

با مکافات در این همهمه خوابش کردم

 

 مُردم و زنده شدم تا که پس از رفتن او

مشت من تر شد و در نهر، پُر آبش کردم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۱۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

ای بی نیاز، وصف مرا جز نیاز نیست
جز رحمتت، گناه مرا چاره ساز نیست
 
آلوده آمدم... چه کسی گفته یا کریم
بابِ انابه رو به گنهکار باز نیست؟!
 
ناشُکر بوده ام همه ی عمر، عفو کن
دیگر زبان من به جهالت دراز نیست
 
می خواستی که بنده و هم صحبتت شوم
شرمنده ام اگر که نمازم، نماز نیست
 
آرامشی که در نجف و خاک حیدر است
در خاک هیچ ناحیه حتی حجاز نیست

بر سر درِ دلم که پر از مهر حیدر است
غیر از لوای فاطمه در اهتزاز نیست
 
وقتی که نان سفره ی ما نان فاطمه است
دیگر به نان مردم عالم نیاز نیست

در هیچ مسلکی، زدنِ دختر رسول
در روزهای سخت فراقش، مُجاز نیست

بر قلب زار و زخمی زهرای مرضیه
چون ذکرِ یاحسین، دمی دلنواز نیست

هر قدر هم که روضه بخوانیم، روضه ای...
مانند سوز تشنگی اش، جان گداز نیست

تشنه لبی که تابِ تکان خوردنش نبود
با سنگ و نیزه زخم زدن، امتیاز نیست

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۸ ، ۱۹:۱۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ حرم مطهر سید الکریم_ دی ماه ۹۸

هق هقِ کودک که از سینه بر آید
روی سرش دست لطفِ پدر آید

جام علی می دهد باده ی نابش
عبد چو شرمنده با چشم تر آید

کوهِ عمل بی علی هیچ نیرزد
ذره به مِهر علی در نظر آید

کاش همین نیمه شب، بر دل زارم...
از حرم مرتضی یک خبر آید

شیعه اگر مضطری، قصد نجف کن
در نجفش غصه و غم به سر آید

در حرمش باش تا روضه بخوانیم...
از غمِ خیرالنساء، تا سحر آید

باز می آید بوی هیزم و آتش
باز بوی چادری شعله ور آید

کاش که در، بر سر و سینه نگیرد
کاش که بی دردسر میخ، درآید

****

تیزی مسمار شد تیزی نیزه
کرب و بلا خواهری خون جگر آید

از تنِ یک بی کفن نیزه در آرد
نیزه که بیرون شود، دردسر آید

تا که بلندش کنند از تن بی سر
کعب نیِ دشمنان با تشر آید

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۸ ، ۰۶:۲۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

عبدی خطاکارم، مولایَ یا مولای
شرمنده ای زارم، مولای یا مولای

ماندم به چشم تر، خسته شدم دیگر
از نفسِ بیمارم، مولای یا مولای

تو صاحب رحمت، من صاحب درد و...
غم های بسیارم، مولای یا مولای

بی تو گرفتارم، بی ارزش و خوارم
بر خویش مگذارم، مولای یا مولای

چندی است بی تابم، با گریه می خوابم
میل نجف دارم، مولای یا مولای

از مسجد کوفه، یک عمر می آید
آوایِ دلدارم "مولای یا مولای"

آخر می افتد بر، روی علی یک شب
این دیده ی تارم، مولای یا مولای

اصلا چه می دانم؟! شاید همین لحظه...
آمد به دیدارم، مولای یا مولای

در هر شب جمعه، دلتنگ ارباب و...
صحن علمدارم، مولای یا مولای

بر ناله ی زهرا، بر دلبری تنها
عمری گرفتارم، مولای یا مولای

تشنه زمین افتاد، نیزه تکانش داد
گریان بر آن یارم، مولای یا مولای

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۶:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سائلم، مستجیرِ نیمه شبم
دلهره دارم و به تاب و تبم

توبه ام بارها عقب افتاد
بس که سرگرمِ شهوت و غضبم

بی ادب بودنِ مرا تو ببخش
آمدم تا خودت کنی ادبم

خیرِ خود را خودم نمی فهمم
هر چه خیر است از تو می طلبم

پیر راه من است ابوطالب
تا ابد دشمن ابولهبم

جز برای علی نمی میرم
مست از جام چشمه ی رجبم

خواستم چون سگِ نجف بشوم
دیدم از هر جهت از او عقبم

فاطمه می شود دعاگویم
تا حسین است ذکر روی لبم

سیّدی تشنه ی یک آغوشم
فرض کن من بُریر یا وهبم

سال ها بی قرار و گریه کنِ...
روضه های عقیلةُ العربم

یک زن و این همه بلای عظیم؟!
یک زن و قتلگاه؟! در عجبم...

محمدجواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۸ ، ۰۶:۱۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

(به سبک میخانه دگر جای من بی سرو پا نیست)

 
ایوان نجف! باز دلم کرده هوایت
رحمت به خلیلی که چنین کرده بنایت
 
ای کاش کنم روبروی صحن تو سر خم
مستانه به دور سر آقام بچرخم
 
ای کعبه ی من، روی حیدر
بهتر از وطن، کوی حیدر
 
****
با بوی گنه آب و گلم ریخته برهم
آقا نظری کن که دلم ریخته برهم
 
دور از نجفت غرق بلا شد، شب و روزم
تا کی من از این داغ نفسگیر بسوزم
 
بر من خراب کن نگاهی
یا ابوتراب کن نگاهی
 
****
گیرم که دلم عصمت دیدار ندارد
اصلا تو بگو باغ مگر خار ندارد؟!
 
باشد دل من لایق بر طور نجف نیست
گر قسمت من باده ی انگور نجف نیست
 
جان من بگیر، من تمامم
ساقی غدیر، تشنه کامم
 
****
من تشنه لب چشمه ی جوشان غدیرم
جز باده کوثر ز کسی باده نگیرم
 
هم جان منی، هم نفس و معنی دینم
با هرکه تو را دوست ندارد ننشینم
 
ای قبله و میزان، لک لبیک
ای باطن قرآن، لک لبیک
 
****
دلگرم توام گرچه شدم از همه دلسرد
عمری است که بابای منی، بی برو برگرد
 
با لطف خودت نوکر این درگهم آقا
بر چادر زهرا قسمت می دهم آقا
 
ای حی و مجیر یاعلی جان
دست من بگیر یاعلی جان
 
****
 
ای چشمه ی جوشان نوه ات تشنه فدا شد
رأس علی آن کودک بی شیر جدا شد

از خون علی صورت ارباب خضاب است
بعد ازین فقط حسرت و غم کار رباب است

دلبرم بخواب، لایی لایی
اصغرم بخواب، لایی لایی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۲۱
عبدالرقیه

أَنَا صَاحِبُ الدَّوَاهِی الْعُظْمَى...

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۷ رمضان ۹۸

ماندم میان خوف و رجا، دست من بگیر

وقتم کم است آه خدا دست من بگیر

 

چیزی نمانده جمع شود خوان رحمتت

حالا که هست سفره به پا دست من بگیر

 

درهم بخر، سوا بکنی گریه می کنم

امشب کنار این رفقا دست من بگیر

 

من صاحبِ مصائب سنگین و بی حدم

با این همه گناه و خطا، دست من بگیر

 

ای دستگیر، باخبری کرده اند خلق...

دست مرا دوباره رها، دست من بگیر

 

باد صبا هوای نجف را می آورد

مستم به بوی باد صبا، دست من بگیر

 

باشد... دخیل پنجره فولاد می شوم

در روضه ی امام رضا دست من بگیر

 

بر رشته ی محبت او چنگ می زنم

چنگی که لَا انْفِصامَ لَها، دست من بگیر

 

بر خاکِ کوچه رو به اباصلت ناله زد

در زیر پام مانده عبا، دست من بگیر

 

پنجاه بار بینِ گذر خورده ام زمین...

یاد غریب کرب و بلا، دست من بگیر

.

.

.

عباس نیست، زینب و یک محملِ بلند!

گوید سکینه عمه بیا دست من بگیر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۸ ، ۰۳:۴۶
عبدالرقیه

 عَظُمَ یا سَیدی اَمَلی وَسآءَ عَمَلی فَاَعْطِنی مِنْ عَفْوِکَ بِمِقْدارِ اَمَلی وَلا تُؤاخِذْنی بِاَسْوَءِ عَمَلی

 

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۴ رمضان ۹۸

 

وقت توبیخ نبین زشتی اعمالم را

وقت بخشش بنگر کثرت آمالم را

 

با تعمد دم در ماندم و داخل نشدم

تا که جویا بشوی لحظه ای احوالم را

 

با نظر سوی گناهان خودم، داد زدم

عفو کن این همه گستاخی و جنجالم را

 

کرمت زود رسید و به طمع افتادم

چشم پوشی بنما دوزخ افعالم را

 

زیر و رو کن دل من را، خبری در پیش است

خوانده ام قبل نبأ، سوره ی زلزالم را

 

با تسامُح، حسناتم دو سه مثقال شود

جلوه ای بخش خدا این دو سه مثقالم را

 

من زمینگیر گناهم، نجفم را بده زود

تا بمالم به حرم گوشه ای از بالم را

 

پیشکش کرده ام از روز ازل بهر حسین

پدر و مادر و جان و تن و اموالم را

 

باز هم لطف کریمانه ی موسی الکاظم

می دهد روزی پر برکت یکسالم را

 

جان فدایش که غریبانه میان زنجیر

گفت باید چه کنم درد سیهچالم را؟!

 

رد شود داغ جهان از جلوی چشمانم

تا تکانی بدهم ساق لگدمالم را

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۸ ، ۰۳:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۰ رمضان ۹۸

همین که گفتم الهی... اجابتم کردی

سریع آمدی و غرق رحمتم کردی

 

کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت

خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی

 

بزرگواری و اصلا ندیده ای انگار

زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی

 

به پشتوانه ی فضلت گناه کردم من

به پشتوانه ی حِلمت رعایتم کردی

 

حیا نکردم و مهلت به بنده ات دادی

حیا به جای من و این وقاحتم کردی

 

به برکتِ نفس و رحمت امام زمان

محب فاطمه و اهل هیئتم کردی

 

همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک

گدای دائمیِ آل عصتم کردی

 

صدا زدم مددی... زود آمدی حیدر

به لطف باده ی کوثر طهارتم کردی

 

پناه می برم امشب به زیر ایوانت

که زیر سایه ی ایوان شفاعتم کردی

 

اگرچه عبد بدم، باز مُنتسب به توام

تویی همان که همیشه ضمانتم کردی

 

تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند

خودت برای شب قدر، دعوتم کردی

 

چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم

چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی

 

فدای زخم عمیق سرت شوم آقا

پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی

 

صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی...

که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۸ ، ۱۶:۴۹
عبدالرقیه

با چشم تر بر روی سر قرآن گرفتیم

ذکر بِکَ یا رب و یا رحمن گرفتیم

 

با ذکر آن سرچشمه ی رحمت، محمد

در راه دریای خدا جریان گرفتیم

 

جانی نمانده بود بین سینه هامان

گفتیم فورا بِعَلیٍ، جان گرفتیم

 

بِفاطِمَه گفتیم، مادر سر رسید و

از دست هایش رزق آب و نان گرفتیم

 

ذکر لب ما سینه زن ها بِالحَسَن شد

خیر دو دنیا را از آقامان گرفتیم

 

گفتیم یاد رأسِ بر نی، بالحُسَینِ

آتش گرفتیم و سپس باران گرفتیم

 

از خیر ذکر بِعَلیِ بنِ الحُسَینِ

از خوان زین العابدین ایمان گرفتیم

 

وقتی به ذکر حضرت باقر رسیدیم

فهم معارف را ز رب آسان گرفتیم

 

بردیم نام حضرت شیخ الائمه

قول نجات از آتش سوزان گرفتیم

 

بر روی لب آمد دم موسی بن جعفر

از برکت این دم، سر و سامان گرفتیم

 

تا نوبت ذکر علی موسی الرضا شد

رفتیم با هم دامن سلطان گرفتیم

 

آمد میان، نام جواد و از سخایش

خیر کثیر و برکت و احسان گرفتیم

 

با بردن نام علیِ بنِ محمد

قول وصالِ جنت و رضوان گرفتیم

 

گفتیم ذکر بِالحَسَن را، روزی خود

از سامرا با دیده ی گریان گرفتیم

 

یعقوب وار از هجر یوسف گریه کردیم

بِالحُجةِ... بوی غم کنعان گرفتیم

 

قرآن بالاسر گواه این بیان است

قُرب خدا را از خداوندان گرفتیم

 

قرآن به سر، سر شد... الهی بِالرقیه

از غربتش بر آستین دندان گرفتیم

 

از شام قدرش که سر بابا بغل کرد

ویرانه غوغا شد، دل ویران گرفتیم

 

آن قدر ناله زد " أبَ..." کنج خرابه

ما نوکرانش درد بی پایان گرفتیم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب هفتم رمضان ۹۸

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید مهدی حسینی

 

إِلَی مَنْ یَذْهَبُ الْعَبْدُ إِلا إِلَی مَوْلاهُ...

 

راه گم کرده ام و زار شدم، برگشتم

دور ازین خانه گرفتار شدم، برگشتم

 

آن قدر دور گناهان کبیره گشتم

عاقبت عاصی و بیمار شدم، برگشتم

 

گفته بودی که نرو، عزت عالم اینجاست

رفتم و پیش همه خوار شدم، برگشتم

 

روحِ پاکی که دمیدی به دلم، تار شده

عفو کن مثل لجن زار شدم، برگشتم

 

بارها داشت می آمد گل زهرا سویم

بارها مانع دیدار شدم، برگشتم

 

نیتِ ترک خطا کردم و نفسم نگذاشت

خسته از نفسِ طمعکار شدم، برگشتم

 

تا منادی به ندا گفت: گنهکار کجاست؟!

زودتر از همه بیدار شدم، برگشتم

 

دیشب از هجر نجف نادعلی می خواندم

زائرِ حیدر کرار شدم، برگشتم

 

بار، سنگین شد و با عرض سلامی به حسین

دم افطار، سبک بار شدم، برگشتم

 

جان فدای دل زینب که چهل روز فقط

به همه گفت عزادار شدم، برگشتم

 

ای برادر تو نبودی و به شام و کوفه

خسته از ظلمت انظار شدم، برگشتم

 

دیده ای؟! سوخته ام، آب شدم، گریه شدم

موجب خنده ی اغیار شدم برگشتم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب دوم رمضان ۹۸

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی سلحشور

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدمجید بنی فاطمه 

 

به اذن عالیِ اَعلی، به احترامِ علی

شروع می کنم این ماه را به نام علی

 

ببخش با عجله، دست خالی آمده ام

شنیده ام که مهیاست بارِ عامِ علی

 

چقدر نان شبش را به سائلان بخشید

دلم خوش است به الطاف مستدام علی

 

سلاح ماست ابوحمزه، افتتاح، مجیر

دعای مسجد کوفه شرابِ جامِ علی

 

دعای ما که دعا نیست... باز مقبول است

به احترام دعا کردن و صیام علی

 

دلم هوای نجف کرده اولِ ماهی

هوای باده ی انگورِ با دوامِ علی

 

ز حنجرش نفس گرمِ وحی می جوشد

نبی شده است به معراج، همکلام علی

 

یهود و آل سعود از هراس می میرند

اگر طلوع کند، تیغ از نیامِ علی

 

خوشا به روزی زوار سیدالشهدا

به زائران حسین است چون سلامِ علی‌

 

چنان علی شده ممسوسِ حق، علی اکبر

همان علی که شده وارث مرام علی

 

چقدر تشنه ی بوسیدن پدر شده بود

فدای خشکیِ وقت وداعِ کام علی

 

زدند از سر کینه علیِ اکبر را

زدند یاس حرم را به انتقامِ علی

 

چقدر بین عبا چیدنش نفسگیر است

چگونه جمع شود در عبا تمامِ علی؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۳۴
عبدالرقیه

تا دست تهی می شود از لطف خدا پُر

دیگر چه دلیلی است بر این خوی تکبر؟!

 

صبر است و رضا راه تقرب به جنابش

اسباب جدایی است فقط شکوه و غر غر

 

یک روز شده بندگی اش را بکنم؟ نه

یک عمر فقط بوده ام از اهل تظاهر

 

خوردم نمک و ظرف نمک باز شکستم

زحمت شده ام بر سرِ حق، جای تشکر

 

غافل شده ام از غم عظمای قیامت

باید بنشینم سحری را به تفکر

 

ماندم به چه رویی بزنم ناله ی العفو

ای کاش دمی توبه کنم، توبه چنان حر

 

گریان شدم و فاطمه با مرحمت افکند...

بالای سرم سایه ای از رحمت چادر

 

اموال دو عالم به فدای سر زهرا

هستیم گدازاده ی کوثر نه تکاثر

 

اندازه ی حبی که ز مادر به دلم هست

از دختر طاغوت کنم حس تنفر

 

گفتم "بِحُسَیْنٍ..." نظرش بر دلم افتاد

والله ندارد نظر فاطمه رد خور

 

در نسخه ی من قید شده " گریه بر ارباب"

این گریه مگر سنگ دلم را بکند دُر

 

آن قدر نوک نیزه به صحن بدنش خورد

آن قدر که جسمش شده مافوق تصور

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۷ ، ۱۲:۲۱
عبدالرقیه

لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمود کریمی

 

روح من سخت زمینگیر شده، کاری کن

از هوس بسته به زنجیر شده، کاری کن

 

پای طولِ اَملم توبه نکردم عمری

دل من از گنهم پیر شده، کاری کن

 

بس که دستم جلوی غیر دراز است، دلم

غافل از منشأ تأثیر شده، کاری کن

 

فکر تنهایی قبرم به سرم افتاده

مهربانا چه کنم؟! دیر شده، کاری کن

 

سال ها دوری از یوسف زهرا سخت است

دوری اش بغض گلوگیر شده، کاری کن

 

دل، گرفتار علی هست و خمار نجفش

زود با این دلِ تسخیر شده کاری کن

 

شب جمعه است، اجازه بده با گریه دلم

بشود طیب و تطهیر شده، کاری کن

 

ناله زد زینب کبری چه کنم یا جداه؟!

روضه هایت همه تفسیر شده، کاری کن

 

یاعلی... رفته ام از حال، ببین که پسرت

دفن در نیزه و شمشیر شده، کاری کن

 

آه، یا فاطمه... با خنجر کُندش قاتل

سوی گودال سرازیر شده، کاری کن

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۷ ، ۰۳:۵۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

بر نهالی که شکسته، ثمری نیست، نگرد

بین بارم عملی که بخری نیست، نگرد

 

سر به زیر آمده ام تا که بدانی از من

بنده ی عاصی و شرمنده تری نیست، نگرد

 

تو پیِ اشکی و من چشمه ی خشکیده شدم

در بساطم خبر از چشم تری نیست، نگرد

 

اهل بیتند خدایان کرم، طبع مرا

جز سرودن ز کریمان هنری نیست، نگرد

 

ای که بی حبّ علی، دور حرم می گردی

طوفِ بی حبّ علی را اثری نیست، نگرد

 

اگر امروز پی ضامن فردا هستی

جز به دربار خراسان خبری نیست، نگرد

 

دوست دارم بشوم زائر مشهد، یا رب

در دلم حاجت و میل دگری نیست، نگرد

 

کار هربار رسیده است به کوچه، دیدیم

آخر روضه به جز خون جگری نیست، نگرد

 

ای اباصلت... ازین کوچه خیالت راحت

خوب شد بین گذر، رهگذری نیست، نگرد

 

دور این خانه اگرچه پُر خاک است ولی

هیزمِ شعله ور و میخ دری نیست، نگرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۸
عبدالرقیه